گفته ای کوتاه و پرمغز که داستانی عبرت آموز در پشت آن نهفته است

گفته ای کوتاه و پرمغز که داستانی عبرت آموز در پشت آن نهفته است را از سایت سوگو دریافت کنید.

🔷چند گفته کوتاه و پرمعنا با داستانی آموزنده:

* «آب که از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب.»

* معنی: وقتی مشکلی پیش می‌آید، دیگر نگرانی درباره اندازه و شدت آن بیهوده است. مهم این است که برای حل آن تلاش کنیم.

* داستان: شخصی که در رودخانه افتاده بود، در حالی که تلاش می‌کرد خود را نجات دهد، به عمق آب فکر می‌کرد و از ترس غرق شدن، بیشتر در آب فرو می‌رفت.

* «هر که بامش بیش برفش بیشتر.»

* معنی: هرچه جایگاه و مسئولیت کسی بالاتر باشد، وظایف و مشکلاتش نیز بیشتر است.

* داستان: در یک زمستان سرد، خانه‌ای با سقفی بلند، بیشترین برف را بر روی خود جمع کرده بود و در معرض خطر ریزش قرار داشت.

* «آدمی به اندازه فهمش عذاب می‌کشد.»

* معنی: میزان رنج و ناراحتی هر فرد به درک و برداشت او از موقعیت‌ها بستگی دارد.

* داستان: دو نفر در یک سفر بودند. یکی از آن‌ها از هر چیزی ناراضی بود و دیگری از همه چیز لذت می‌برد. در حالی که هر دو در یک شرایط بودند، اما به دلیل تفاوت در تفکر، احساسات متفاوتی داشتند.

* «زخم زبان از زخم شمشیر بدتر است.»

* معنی: زخم‌های روحی که بر اثر حرف‌های بد ایجاد می‌شوند، می‌توانند بسیار عمیق‌تر و ماندگارتر از زخم‌های جسمی باشند.

* داستان: شمشیری زخمی بر پیکر مردی وارد کرد، اما زخم زبان همسرش او را بیشتر آزار داد و روحش را جریحه‌دار کرد.

* «هر که بامش بیش برفش بیشتر.»

* معنی: هرچه جایگاه و مسئولیت کسی بالاتر باشد، وظایف و مشکلاتش نیز بیشتر است.

* داستان: در یک زمستان سرد، خانه‌ای با سقفی بلند، بیشترین برف را بر روی خود جمع کرده بود و در معرض خطر ریزش قرار داشت.