جمله با مشت
جمله با مشت را از سایت سوگو دریافت کنید.
1. او با مشت خود به در کوبید و همه را ترساند.
2. وقتی ناراحت شد، دستش را گره کرد و مشتش را محکم به دیوار زد.
3. من هر روز صبح با یک مشت سیب، روزم را شروع میکنم.
4. بچهها با مشتهای کوچکشان با هم بازی میکنند و خیلی خوشحال هستند.
5. وقتی به خانه برگشتم، در دستم یک مشت گل داشتم که برای مامان برده بودم.
6. او مشتهای سنگین میزد و هیچکس نمیتوانست در برابر قدرتش مقاومت کند.
7. وقتی کسی به او توهین کرد، مشت خود را گره کرد، اما تصمیم گرفت که از خشونت دوری کند.
8. در میان دستانش یک مشت خاک گره کرد و به زمین ریخت.
9. مشتهای من از شدت سرما به لرزه افتاده بودند، ولی نمیتوانستم دستانم را در جیب بگذارم.
10. او یک مشت شکلات را در دست داشت و خوشحال از آن میخورد.
11. در آن مسابقه، او با مشتهای قوی خود توانست حریف را زمین بزند.
12. وقتی از خوشحالی فریاد زد، دستش را به هوا برد و مشتاش را محکم به هم زد.
13. با دیدن این موفقیت، همه دستهایشان را گره کرده و مشتهایشان را به نشانه پیروزی بالا بردند.
14. مشتهای او مانند سنگ سخت بود و هیچ چیز نمیتوانست آنها را متوقف کند.
15. پس از یک روز طولانی، مشتهایش درد میکرد، اما هنوز انرژی داشت.
16. در آن لحظه پرهیجان، او با یک مشت قدرتی به توپ زد و آن را به سمت دروازه فرستاد.
17. مشتهایش خیلی محکم بود که میتوانست هر چیزی را بشکند.
18. وقتی از استرس زیاد به سر میبرد، دستانش را میگرفت و مشتهایش را به هم میزد.
19. او با مشت خودش یک شکلات بزرگ را باز کرد و خورد.
20. مشتهای سنگین و بیرحمانه حریف در مبارزه، او را زمین زد.
مشت در این جملات به طور عمده برای نشان دادن قدرت یا احساسات مختلف مانند عصبانیت، شادی، یا خستگی استفاده شده است.