جمله با soon

در اینجا چند جمله با soon در معانی مختلف آورده شده است:

1. Soon به معنی «به زودی» (رایج‌ترین کاربرد)

1. I will call you soon. (به زودی به تو زنگ می‌زنم.)

2. The movie will start soon. (فیلم به زودی شروع خواهد شد.)

3. She will be back soon. (او به زودی برمی‌گردد.)

4. We hope to see you soon. (امیدواریم به زودی تو را ببینیم.)

5. The holidays are coming soon. (تعطیلات به زودی از راه می‌رسد.)

2. Soon در جملات مقایسه‌ای (زودتر / سریع‌تر)

6. I finished my homework sooner than expected. (من زودتر از آنچه انتظار داشتم، تکالیفم را تمام کردم.)

7. The faster you run, the sooner you will reach your goal. (هرچه سریع‌تر بدوی، زودتر به هدفت می‌رسی.)

8. We arrived sooner than our friends. (ما زودتر از دوستانمان رسیدیم.)

9. The medicine helped him feel better sooner than he thought. (دارو باعث شد زودتر از آنچه فکر می‌کرد احساس بهتری داشته باشد.)

10. The project will be completed sooner than planned. (این پروژه زودتر از برنامه‌ریزی شده تمام خواهد شد.)

3. Soon در جملات شرطی و احتمالی

11. If you don’t hurry, you won’t finish soon. (اگر عجله نکنی، زود تمام نخواهی کرد.)

12. Call me as soon as you get home. (به محض این که به خانه رسیدی، به من زنگ بزن.)

13. The train will leave soon, so we should hurry. (قطار به زودی حرکت می‌کند، پس باید عجله کنیم.)

14. Let’s meet for coffee soon. (بیا به زودی با هم قهوه بخوریم.)

15. She will recover soon after the surgery. (او به زودی بعد از جراحی بهبود می‌یابد.)

4. اصطلاحات رایج با soon

16. See you soon! (به زودی می‌بینمت!)

17. As soon as possible (هرچه سریع‌تر / در اولین فرصت)

18. Sooner or later, he will understand. (دیر یا زود، او خواهد فهمید.)

19. I’ll be there soon enough. (به زودی آنجا خواهم بود.)

20. They got married sooner than expected. (آن‌ها زودتر از حد انتظار ازدواج کردند.)