جمله خنده دار با سرآشپز تپل کلاس دوم

جمله خنده دار با سرآشپز تپل کلاس دوم را از سایت سوگو دریافت کنید.

1. سرآشپز تپل آن‌قدر غذاهای خوشمزه می‌پزد که خودش هم هر روز چاق‌تر می‌شود!

2. سرآشپز تپل گفت: اول غذا می‌چشم، بعد برای شما می‌آورم، اما نصف غذا را خودش خورد!

3. وقتی سرآشپز تپل آشپزی می‌کند، بوی غذا تا هفت کوچه آن‌طرف‌تر می‌رود!

4. دیروز سرآشپز تپل آش پخت، اما قبل از آوردن، خودش سه کاسه خورد!

5. وقتی سرآشپز تپل کیک درست می‌کند، همه می‌ترسند که اول خودش کیک را تمام کند!

6. سرآشپز تپل گفت: من عاشق آشپزی‌ام، چون هر وقت گرسنه شدم، چیزی آماده است!

7. هر وقت سرآشپز تپل به آشپزخانه می‌رود، یخچال می‌ترسد که خالی شود!

8. دیروز سرآشپز تپل می‌خواست غذا بیاورد، ولی گفت: غذا خوشمزه بود، خودم خوردم!

9. هر بار سرآشپز تپل آشپزی می‌کند، می‌گوید: این غذا برای دو نفر است، ولی هر دو نفر خودش است!

10. وقتی سرآشپز تپل سفره می‌اندازد، همه باید زود بخورند، چون اگر دیر شود، خودش همه را می‌خورد!

جمله‌های خنده‌دار و بامزه بیشتری با سرآشپز تپل مناسب برای کلاس دوم

1. سرآشپز تپل گفت: غذای امروز را با عشق پختم، ولی با گرسنگی خوردم!

2. هر وقت سرآشپز تپل می‌خواهد غذا بیاورد، اول خودش یک بشقاب اضافه برمی‌دارد!

3. دیروز سرآشپز تپل می‌خواست سوپ بیاورد، اما وقتی رسید، فقط کاسه خالی دستش بود!

4. وقتی سرآشپز تپل کیک درست می‌کند، تا بخواهی ببینی، فقط خرده‌هایش مانده است!

5. سرآشپز تپل گفت: آشپزخانه یعنی بهشت! چون همیشه غذا هست!

6. هر وقت سرآشپز تپل می‌خواهد غذای جدید درست کند، یخچال گریه می‌کند!

7. دیروز سرآشپز تپل غذا پخت، خودش که سه بار خورد، تازه گفت: «کی گرسنه است؟!»

8. وقتی سرآشپز تپل می‌خواهد غذا را بچشد، نصف قابلمه تمام می‌شود!

9. سرآشپز تپل گفت: هیچ‌چیز مثل غذا آرامم نمی‌کند، البته هر نیم ساعت یک‌بار!

10. هر وقت سرآشپز تپل برای ما غذا می‌آورد، می‌گوید: «یادتان باشد، فقط یک لقمه برای من بگذارید!»

11. سرآشپز تپل گفت: راز خوشمزگی غذای من این است که قبل از پخت، یک کم از همه چیز می‌خورم!

12. دیروز سرآشپز تپل می‌خواست ناهار بیاورد، ولی گفت: «سر راه یک قاشق زدم، یکهو همه تمام شد!»

13. وقتی سرآشپز تپل بوی غذا را می‌شنود، از خوشحالی دور خودش می‌چرخد!

14. سرآشپز تپل گفت: آشپزی را دوست دارم، چون می‌توانم هر وقت خواستم بخورم!

15. وقتی سرآشپز تپل غذا می‌پزد، هرکس دیر بیاید، فقط بوی غذا نصیبش می‌شود!

16. سرآشپز تپل وقتی غذا را پخت، گفت: «می‌خواستم برای شما بیاورم، ولی گرسنه بودم، ببخشید!»

17. هر وقت سرآشپز تپل آشپزی می‌کند، اول باید شکمش را نگاه کنیم، اگر پر بود، یعنی غذا آماده است!

18. دیروز سرآشپز تپل گفت: این کیک برای تولد شماست، اما دست خودم نبود، نصفش را خوردم!

19. سرآشپز تپل وقتی دستپخت خودش را می‌خورد، می‌گوید: «آخ جون، چه آشپزی ماهری هستم!»

20. وقتی سرآشپز تپل وارد آشپزخانه می‌شود، اجاق گاز می‌گوید: «باز مهمانی است یا خودش گرسنه است؟»