انشا درمورد برخاستن از خواب در صبح روستا

انشا درمورد برخاستن از خواب در صبح روستا را از سایت سوگو دریافت کنید.

# صبحگاه روستا: بیداری طبیعت و آدمیان

## مقدمه

صبح زود در روستا صحنه‌ای است که گویی خداوند قلموی طلایی‌اش را به دست گرفته و بر بوم طبیعت نقاشی می‌کشد. بیدار شدن در این ساعت از روز، موهبتی است که تنها روستاییان از آن بهره می‌برند.

## بدنه انشا

۱. بیداری طبیعت

سحرگاه روستا با نوای خروس‌های سپیده‌دم آغاز می‌شود:

- نخستین پرتوهای خورشید مانند انگشتان ظریفی هستند که پرده‌های تیره شب را کنار می‌زنند

- شبنم‌های روی گلها و برگها مانند الماس‌های کوچک می‌درخشند

- نسیم خنک صبحگاهی با عطر گیاهان وحشی و خاک تازه مخلوط می‌شود

- گاوهای ده با صدای زنگوله‌هایشان نخستین نوای روز را می‌سرایند

۲. بیداری انسان‌ها

اهالی روستا با طلوع خورشید بیدار می‌شوند:

- زنان روستایی نخستین کسانی هستند که تنور را روشن می‌کنند و بوی نان تازه فضای روستا را پر می‌کند

- کشاورزان با ابزار کارشان به سمت مزارع می‌روند، در حالی که بخار دهانشان در هوای سرد صبحگاهی دیده می‌شود

- کودکان با لباس‌های مدرسه و کیف‌های رنگارنگشان، مسیر خاکی روستا را به سمت مدرسه طی می‌کنند

- پیرمردان روستا در حالی که چپق‌های دست‌سازشان را دود می‌کنند، در کنار چشمه جمع می‌شوند

۳. فلسفه بیداری صبحگاهی

این بیداری زودهنگام درس‌های بزرگی دارد:

- هماهنگی با ریتم طبیعی زندگی که شهرنشینان آن را از دست داده‌اند

- ارزش وقت‌شناسی و استفاده از ساعات طلایی روز

- همدلی با چرخه طبیعت و احترام به زمین

- سادگی و صمیمیتی که در شتاب زندگی شهری کمتر دیده می‌شود

## نتیجه‌گیری

بیدار شدن در صبح روستا فقط یک عمل فیزیکی نیست، بلکه بیداری روح و احساسات است. همانطور که سهراب سپهری گفته است: «صبح روستا بوی نان می‌دهد، بوی خدا». این صبحگاه‌های روستایی یادآور زندگی اصیل و بی‌آلایشی است که بسیاری از ما آن را فراموش کرده‌ایم.

نکته پایانی: شاید اگر همه ما کمی از این نظم و هماهنگی با طبیعت را در زندگی خود وارد کنیم، بتوانیم آرامش از دست رفته را دوباره به زندگی‌مان بازگردانیم.