دو جمله متفاوت با کلمه تار
دو جمله متفاوت با کلمه تار را از سایت سوگو دریافت کنید.
1. صدای دلنشین تار، روح او را آرام میکرد.
2. عنکبوت در گوشه اتاق، تار خود را با دقت میبافت.
جملات بیشتر
1. نقاشی روی دیوار، با قلمهای تار و روشن، جلوهای خاص داشت.
2. مویش چنان تاریک بود که شب را به یاد میآورد.
3. او با مهارت، تار را کوک کرد و شروع به نواختن کرد.
4. تار و پود زندگیاش به هم گره خورده بود.
5. نور از میان پردههای تار به سختی عبور میکرد.
6. تار عنکبوت مانند شبکهای پیچیده و منظم بود.
7. چشمانش از خستگی تار شده بود.
8. صدای تار در شب سکوت کویر را شکست.
9. لباسش از پارچهای ظریف و تار و پود محکم بافته شده بود.
10. در تاریکی شب، تنها صدای باد به گوش میرسید.