انشا درباره دوست داری دنیا چگونه باشد

انشا: دوست داری دنیا چگونه باشد؟

مقدمه:

هرکس در دلش آرزویی برای دنیا دارد. بعضی‌ها آرزوی ثروت می‌کنند، بعضی‌ها قدرت، بعضی‌ها آرامش. من هم گاهی با خودم فکر می‌کنم اگر می‌توانستم دنیا را تغییر دهم، آن را چگونه می‌ساختم؟ دنیایی بدون جنگ، بدون فقر، بدون تنهایی و پر از مهربانی و عدالت.

---

بدنه:

دوست دارم دنیایی باشد که در آن، هیچ کودکی از گرسنگی نخوابد. هیچ مادری اشک نریزد، هیچ پدری شرمنده‌ی خانواده‌اش نشود. دلم می‌خواهد دنیا جای امنی برای همه باشد؛ چه فقیر، چه غنی؛ چه قوی، چه ضعیف.

دوست دارم در دنیایم آدم‌ها به‌جای نفرت، عشق را تمرین کنند؛ به‌جای قضاوت، همدلی را. انسان‌ها رنگ پوست، زبان و مذهب هم را بهانه‌ای برای فاصله گرفتن ندانند، بلکه پلی برای شناخت و نزدیکی بسازند.

دلم می‌خواهد طبیعت در دنیا زنده بماند؛ درختان قطع نشوند، رودخانه‌ها خشک نشوند، و حیوانات در امان باشند. آسمان آبی باشد، زمین سبز و دل‌ها آرام.

دوست دارم علم و دانش برای کمک به انسان‌ها باشد، نه برای ساختن اسلحه. دوست دارم دنیایی باشد که در آن مهربانی و دانایی حرف اول را بزند، نه زور و زر.

---

نتیجه‌گیری:

شاید من نتوانم یک‌باره دنیا را تغییر دهم، اما می‌توانم از خودم شروع کنم. می‌توانم مهربان‌تر باشم، کمتر قضاوت کنم، بیشتر ببخشم و با طبیعت مهربان‌تر رفتار کنم. اگر هرکس سهم خودش را در ساختن دنیای بهتر ایفا کند، شاید آرزوی من و خیلی‌های دیگر، روزی به حقیقت بپیوندد.

دنیا می‌تواند جای قشنگی باشد، اگر ما بخواهیم.