معنی درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری چشیده ام که مپرس چند جمله دارد

معنی درد عشقی کشیده ام که مپرس زهر هجری چشیده ام که مپرس چند جمله دارد را از سایت سوگو دریافت کنید.

بیت «درد عشقی کشیده‌ام که مپرس، زهر هجری چشیده‌ام که مپرس» از حافظ در حقیقت دو جمله دارد. در این بیت، حافظ از رنج‌های عاشقانه‌اش سخن می‌گوید. در جمله اول می‌گوید که درد عشق را به حدی تجربه کرده که دیگر هیچ‌کس قادر به درک آن نیست و از دیگران می‌خواهد که در مورد آن سوال نکنند. در جمله دوم هم از تلخی جدایی و دوری از معشوق می‌گوید که به حدی دردناک و تلخ است که نمی‌توان آن را شرح داد.

بررسی معنای رنج‌های عاشقانه در اشعار حافظ

حافظ در این بیت به دو نوع درد و رنج اشاره می‌کند: یکی درد عشق و دیگری تلخی جدایی. در جمله اول، شاعر به دردهای ناشی از عشق می‌پردازد. این درد ممکن است به معنای شکستن دل، غم‌های عاطفی یا دلباختگی‌های بی‌پایان باشد که زندگی فرد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. حافظ از آنجا که عاشق است، احساس می‌کند این درد به حدی عمیق است که نمی‌تواند آن را به کلمات بیاورد، بنابراین از دیگران می‌خواهد که از او سوال نکنند.

در جمله دوم، حافظ به درد هجرت و دوری از معشوق اشاره دارد. هجرت به معنای فاصله گرفتن از معشوق یا جدایی از اوست. شاعر این فاصله را همچون زهر می‌داند، زیرا دوری از معشوق برای او چنان تلخ است که گویی جانش را می‌سوزاند. این نوع بیان نشان‌دهنده‌ آن است که جدایی از کسی که عاشق اوست، می‌تواند در حد یک رنج غیرقابل تحمل باشد.

در مجموع، این بیت حافظ به‌نوعی بیانگر این است که برخی دردها را نمی‌توان به راحتی بیان کرد، زیرا عمق آن‌ها فراتر از حد و اندازه کلمات است.