متن نوحه میدانم میروی و داغ عزیزان داری

متن نوحه میدانم میروی و داغ عزیزان داری را از سایت سوگو دریافت کنید.

محرم

«متن نوحه صبر و قرار من بازآ برادر جان استاد حسین سعادتمند»

صبر و قرار من بازآ برادر جان

بازآ که میمیرم می سوزم از هجران

می دانم می روی و داغ عزیزان داری

داغ عباس جوان ساقی عطشان داری

می دانم می روی شور خدایی بر سر

رسم آزادگی و منطق قرآن داری

روی چو این سفر حسین

ز خون کنی گذر حسین

برای آخرین وداع به من نما نظر حسین

صبر و قرار من بازآ برادر جان

بازآ که میمیرم می سوزم از هجران (2)

می دانم می روی و داغ عزیزان داری

داغ عباس جوان ساقی عطشان داری

می دانم می روی شور خدایی بر سر

رسم آزادگی و منطق قرآن داری

وقت جدایی شد تنها پناه من

از رفتنت سوزد ، عالم زآه من(۲)

آتش تشنگی و داغ و غم تنهایی

بوی عشق است و عجب بزم و صفایی داری

می دانم میروی و با سر تو همسفرم

سر به محمل زنم و از تو کنم دلداری

درد من و دوای من

همره با وفای من

بی تو چگونه سر کند این دل مبتلای من

صبر و قرار من بازآ برادر جان

بازآ که میمیرم می سوزم از هجران

می دانم می روی و داغ عزیزان داری

داغ عباس جوان ساقی عطشان داری

می دانم می روی شور خدایی بر سر

رسم آزادگی و منطق قرآن داری

بر یاری جانان مردانه جان دادی

افتاده ای در خون در راه آزادی

می دانی می روم و راه تو را می پویم

گرد غم از رخ تو وقت سفر می شویم

کاخ بیداد و ستم یکسره ویران سازم

همه جا از تو و از غربت تو می گویم

غریب نینوا حسین

شهید سر جدا حسین

تیغ جفا به حنجرت گشته چه آشنا حسین

صبر و قرار من بازآ برادر جان

بازآ که میمیرم می سوزم از هجران

می دانم می روی و داغ عزیزان داری

داغ عباس جوان ساقی عطشان داری

می دانم می روی شور خدایی بر سر

رسم آزادگی و منطق قرآن داری