به جان زنده دلان سعدیا که ملک وجود نیرزد آنکه دلی را ز خود بیازاری چند جمله است

به جان زنده دلان سعدیا که ملک وجود نیرزد آنکه دلی را ز خود بیازاری چند جمله است را از سایت سوگو دریافت کنید.

این بیت از سعدی شیرازی، شاعر بلندآوازهٔ قرن هفتم هجری، است که با نگرشی اخلاقی و عرفانی، ارزش دلآزاری نکردن را برتر از تمام قدرت‌های مادی جهان می‌داند. در ادامه، تحلیل این بیت را ارائه می‌دهم:

---

متن بیت:

«به جان زنده‌دلان، سعدیا که ملک وجود

نیرزد آنکه دلی را ز خود بیازاری»

---

تفسیر واژه‌به‌واژه:

- به جان زنده‌دلان: سوگند به جان انسان‌های بیدار دل (اشاره به اهل معرفت و انسان‌های اصیل).

- سعدیا: خطاب به خودش (سبک معمول سعدی در اشعار پندآمیز).

- ملک وجود: تمامی جهان هستی و پادشاهی‌های آن.

- نیرزد آنکه: ارزش ندارد اگر کسی...

- دلی را ز خود بیازاری: حتی یک دل (انسان) را برنجانی.

---

معنی کلی:

سعدی با سوگند به جان «زنده‌دلان» (انسان‌های فرهیخته)، تأکید می‌کند که:

«حتی اگر مالک تمام جهان باشی، ارزش آن را ندارد که دل یک انسان را برنجانی!»

---

مفاهیم کلیدی:

۱. برتری اخلاق بر ثروت و قدرت:

- سعدی ثروت و سلطنت («ملک وجود») را در مقایسه با آزار نرساندن به دیگران بی‌ارزش می‌داند.

۲. اهمیت «دل» در عرفان ایرانی:

- «دل» در ادبیات عرفانی نماد وجدان، عشق و انسانیت است. آزردن دل یعنی گناهی بزرگتر از ظاهر آن.

۳. خطاب به خود (سعدیا):

- سعدی این پند را ابتدا به خودش می‌دهد، سپس به مخاطب، که نشان از فروتنی اوست.

---

پیوند با سایر آثار سعدی:

- این مفهوم در گلستان (باب اول، حکایت ۱۰) نیز آمده است:

*«توانگری را که دل درویشان رنجیده باشد، چه خوشی دارد؟»*

- در بوستان (باب عدل):

*«ملک دنیا چو بی‌عدل و داد / نپاید چو شمع اندر باد»*

---

نتیجه‌گیری اخلاقی:

سعدی در این بیت، انسانیت و مهربانی را بالاتر از هر دارایی مادی قرار می‌دهد. پیام او امروزه نیز کاربرد جهانی دارد:

«ثروت و قدرت واقعی، در آسیب نرساندن به دیگران است.»

پاسخ:

این بیت تنها یک جمله است که با هنرمندیِ سعدی در قالب دو مصراعِ موزون بیان شده است.

تجزیهٔ نحوی جمله:

- نهاد پنهان: «من» (سعدی خطاب به خودش).

- جملهٔ اصلی: «به جان زنده‌دلان [سوگند] که ملک وجود نیرزد آن‌که دلی را بیازاری.»

- حذفیات شاعرانه:

- «سوگند» پس از «به جان زنده‌دلان» حذف شده (ایجاز ادبی).

- «آن‌که» = «اگر کسی».

چرا یک جمله محسوب می‌شود؟

۱. اتحاد مضمون: هر دو مصراع به یک مفهوم واحد (بی‌ارزشیِ دنیا در برابر آزار ندادن دل) اشاره دارند.

۲. نقش دستوری پیوسته: «نیرزد» (فعل اصلی) به «بیازاری» (جملهٔ متممی) وابسته است.

مقایسه با نمونه‌های دیگر:

- اگر سعدی می‌گفت: *«ملک وجود نیرزد. دلی را میازاری؟»*، آنگاه دو جمله مستقل بود.

- اما در این بیت، مصرع دوم تکمیل‌کنندهٔ شرط مصرع اول است.

نکتهٔ ادبی: سعدی با این ایجاز، هم زیبایی فرم را حفظ کرده، هم معنی را کامل بیان کرده است.